عرضه مستقيم گاو
جام جم آنلاين: شير تو شير شدن اوضاع لبنيات، اتفاق خوبي نيست كه كسي از آن استقبال كند. اين چنين شيري خدا كي آفريد؟. فلذا اين كه يك مقام محكم صنفي لبني به ضرس قاطع اعلام بفرمايد كه ايهاالناس، در زمينه صنايع لبني به زياندهي رسيدهايم؛ اصلا خوب نيست و اميدواريم كه در روزهاي آتي، حرف ايشان از بيخ تكذيب گردد، بلكه خيال ما و ساير مسئولان عزيز از اين حيث راحت شود. ناراحتي خيال بد چيزي است. خواب نوشين را از چشم آدم ميربايد و باعث ميشود كه شما هي در سر جايتان غلت و واغلت بزنيد. به زبان فصيح مشهدي: تا سحر جُل مِزِنوم، خُو به سراغُم نِميَه هي دلُم مثل بچه، بَهنۀ بيجا مِگيره زيرنويس فارسي: تا سحرگاهان در جاي خودم غلت ميزنم و خواب به سراغ بنده نميآيد. دل من مثل بچهها به طور مرتب بهانههاي بيجا و بيمورد ميگيرد. (خدايش بيامرزاد عماد خراساني عزيز، شاعر خوش ذوق شعر محلي عاشقانه «يرگه كار مو و تو دره بالا مگيره» را كه ما يك بيت آن را در بالا خرج شيرش كرديم و اميدواريم كه ما را ببخشايد.) اصل خبر: «مشاور انجمن صنايع لبني ايران با اشاره به واردات شيرخشك صنعتي با ارز آزاد، گفت: بخشي از شيرخشكهاي وارداتي در گمركهاي كشور، به بهانههاي مختلف بلوكه شده و ترخيص نميشود. وي با بيان اين كه كارخانههاي لبني، شيرخام را همچنان با قيمتي بيش از رقم توافق شده با دامداران (كيلويي 930 تومان) ميخرند، افزود: متاسفانه غير از چند دامداري در تهران، بقيه دامداريها براي عقد قرارداد با كارخانههاي لبني از خود رغبتي نشان ندادهاند و هم اكنون زيان كارخانههاي لبني به منفي يك درصد رسيده است.» (به نقل از خبرگزاري شيرنا!) بسته پيشنهادي: بنيآدم، همگي، كلهم اجمعين، بايد كه براي رشد خود حتما شير بخورند. اگر شير لازم نبود كه خدا گاوشيري را نميآفريد. فلذا همه ـ دولت و ملت ـ بايد دست به دست هم دهيم و مشكلات مربوط به شير و گراني آن را حل و فصل كنيم. بنده شيرپاك خورده به سهم ناچيز خود در اين راستا عرايضي دارم: 1ـ حذف واسطه: با كنار گذاشتن واسطههاي مختلف، اصل جنس، يعني خود گاو را به سوپريهاي محل تحويل دهيم. تاريخ نشان داده كه هرجا سخن از شير بوده، هميشه پاي يك گاو در ميان بوده است. شما همين حكايت تاريخي عميق و فلسفي «اتل متل توتوله» را ملاحظه بفرماييد. همان اول كار صحبت از گاو حسن در ميان است كه بررسي كنيد ببينيد گاو حسن چه جوره؟... و بعد از بحث و بررسيهاي كارشناسانه بسيار توسط كميته تحقيق و تفحص معلوم ميشود كه گاو مربوط «نه شير دارد و نه جايگاه ارائه شير» و سپس در مراحل بعد مشخص ميشود كه اصلا گاوي در كار نيست و گاوش را بردند هندستون كه همان هندوستان فعلي باشد كه در پرداخت پول گاز و نفت ما تعلل ميكند. 2ـ خشك كردن شير: اگر واردات شير خشك از خارج به هر دليلي فعلا با مشكل مواجه است؛ عجالتا از روشهاي سنتي كم هزينه براي توليد شير خشك استفاده كنيم. يه نايلون درست و حسابي را باد كنيم؛ سپس يواش از پشت گاو به وي نزديك شويم و ناغافل نايلون را بتركانيم. مطمئن باشيد كه شير گاو به شدت خشك خواهد شد. نشد، با شما خشكه حساب ميكنم. 3ـ واريز شيرانه: دولت هم ميتواند كاري بكند. همچنان كه در قضيه نان، مبلغي بابت مابهالتفاوت افزايش نرخ نان به يارانه اضافه كرد؛ يك مبلغ ماهانه نيز تحت عنوان مثلا «شيرانه» به ملت بدهد. جاي دوري نميرود. بچههاي مردم شير ميخورند، بهتر رشد ميكنند، بهتر فكر ميكنند. 4ـ لبنيات خودساخته: سابق بر اين، مردم خودشان اگر گاو نداشتد، يك دبه شير از يك گاوداري ميخريدند، به منزل ميآوردند و خودشان از آن ماست و پنير و كره و كشك و قرقروت و ساير مشتقات لبني را استخراج ميكردند. تحت نظارت كيفي خودشان، هم سالمتر بود، هم كه ايجاد اشتغال ميكرد. مثلا يكي از آشنايان خود بنده، شير صاف ميكرد. البته كرارا به وي توضيح داده بودم كه از زيرپوشهاي دست دومش براي صاف كردن شير استفاده نكند. اين جوري كه بيشتر، زيرپوشش صاف ميشود. رضا رفيع این نوشتار برگرفته از روزنامه جام جم می باشد. |
موضوعات مرتبط با این مطلب : یادداشت های خنده دار
برچسب ها: مطلب طنز,مطلب طنز درباره یارانه شیر,نوشته های طنز و خنده دار,مطالب روده بر,مطلب خنده دار یارانه ای,یارانه شیر,شیر و گاو